ما نپژمردهایم،
ما نیفسردهایم،
ما نخشکیدهایم،
بیداریم، زندهایم،
شادابیم، جوانه میزنیم،
میروئیم، رشد میکنیم،
هر چند شب است،
همه جا تیره و تار است،
فرصتی اندک برای شب پرستان است،
همت ما برای گذر از شب تیره، بلند است،
ما تسلیم نشدهایم،
ما ناامید نشدهایم،
ما سربلند ایستادهایم،
در انتظار سحر،
در انتظار روز ظفر،
در انتظار لحظههای شاعرانه،
در انتظار جشن و سرور «عاشقانه».
زندهیاد استاد «حسین منزوی» میفرمایند:
نخفتهایم،
که شب بگذرد
سحر بزند
که آفتاب چو ققنوس
بال و پر بزند
نخفتهایم،
که تا صبح شاعرانهی ما
ز ره رسیده و همراه عشق
«در» بزند!
پنجشنبه ۲۲ شهریور ۰۳
۲۰:۰۱
۲۰:۰۱
- ۴ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر